سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بالاقیز

سلام .جریان از این قراره که دیشب محمد زنگ زذ و گفت که دوستش تصادف کرده و میخواد ببرتش بیمارستان و دیر میاد. حول وحوش ساعت 12 شب اومد و پرسیدم جریان چیه گفت دیشب دوستش میره خونه و زنش میگه شام نداریم و برو کباب بخر و اونم میره که بخره تو راه موتوری بهش میزنه و پرت میشه تو پیاده رو  و با صورت میخوره روی اسفالت و دماغش میشکنه .محمد میگه یه نتیجه اخلاقی که از این ماجرا میشه گرفت اینه که زنا باید همیشه  و در هر شرایطی غذاشون براه باشه تا مبادا شوهرشون رو بفرستن بیرون تا کباب بگیره . نظر شما چیه.......


+نوشته شده در سه شنبه 89/8/4ساعت 11:52 صبحتوسط خاتون | نظرات ( ) |



به نام خدا
من یه خانوم خونه دارم که میخوام اینجا براتون از دغدغه هام بگم. امیدوارم جذاب و مفید باشه. با نظراتون همراهیم کنین. ممنونم. خاتون


+نوشته شده در یکشنبه 89/8/2ساعت 11:6 صبحتوسط خاتون | نظرات ( ) |



<      1   2   3   4